آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها سلام دوست عزیز در صورتی که دوست دارید با ما تبادل لینک بنمایید زمانی که مارا به لینک خود افزودید به ما بگویید در صورت بودن آدرس ما شما هم به لینک های ما افزوده می شوید. باتشکر مدیریت |
جور دیگر باید زیست
به نام تنها پناه دیار آشفتگان سرنوشت
چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 22:58 :: نويسنده : راز پنهان
دوست خوبه ، نه بی وفا دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟ مستم از باده ،که مستی هم بلاست تو که قصد جدائی کرده بودی خیال بی وفائی کرده بودی
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟
راه که می روم
مدام بر می گردم پشت سرم را نگاه می کنم دیوانه نیستم خنجر از پشت خورده ام زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور، و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
دلم برای کسی تنگ است که تا شمال ترین شمال با من رفت و در جنوب ترین جنوب با من بود کسی که بی من ماند کسی که با من نیست کسی . . . دگر کافی ست نازنین تر زتو کسی نیست که یادش بکنم سرودل عاشق یک ناز نگاهش بکنم تا زمین هست وزمان هست بگویم ای عشق توعزیزی وعزیزان به فدایت بکنم
دلتنگی چیست ؟ یادگاری از آنان که دوستشان داریم و از ما دورند
یادت بهت گفتم که خشت دیوار دلتیم تو هم منا شکستی ولی اشکال نداره .حالا خاک زیر پاتیم.............
چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن در مـرور خـاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم. تنـــم نلــرزد….. بغضــم نگیــرد….. وقتی که در قلبم نشستی ، وقتی که عهد عشق را با من بستی ،
با عشق عهد بستم که قلبم همیشه وفادار بماند. گفت سرنوشت من و تو از هم جداست.
گفتم این بهانه است ، قلب من بازیچه دلهاست. گفت تقصیر خودت بود ، عشق در قصه هاست. گفتم اگر عشق در قصه هاست ، پس چرا با من عهد بستی. گفت تو اشتباه کردی که به پای من نشستی. آرام نمیگیرد قلبم اگر نباشی ، میمیرد دل عاشقم اگر نیایی، تو خودت میدانی و باز هم مرا درحسرت دیدنت میگذاری…
تو آنجا، من اینجا، نیمکت های دنیا را چه بد چیده اند
نظرات شما عزیزان:
|
|||
![]() |